تشخیص و تحدید مسافت -۱۴۰۰/۰۲/۱۱

بسم الله الرحمن الرحیم

«وَ إِذا ضَرَبْتُمْ فِی الْأَرْضِ فَلَیسَ عَلَیکمْ جُناحٌ آن تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلاةِ آن خِفْتُمْ آن یفْتِنَکمُ الَّذینَ کفَرُوا آن الْکافِرینَ کانُوا لَکمْ عَدُوًّا مُبینا (النساء: 101).

بحث پیش‌رو به‌عنوان یک دورنمایی از مباحث تعالیم تعیین مسافت شرعی، تشخیص مسافت شرعی و تحدید مسافت شرعی مطرح می‌شود.

بحث مسافت شرعی از زمان قدیم تا کنون محل گفتگوی فقها و محققین بوده است. نظریه مشهوری در عالم فقه پدید آمده است که مستحکم است. مسافت شرعی برای سفر هشت فرسخ راه است یا بَریدین. با فرض اینکه ۱۴۰۰ سال از زمان تشریع این حکم از طرف شارع مقدس می‌گذرد، بنیان‌های این نظریه از بنیان‌هایی است که می‌شود به حسب زمان تغییر کند. یعنی موضوعی که در عصر شریعت وجود داشته دارای قیود و شروطی در آن زمان بوده است. ضوابطی که در باب الفاظ موجود است و لحاظ عرف و تمام مبانی موجود در استنباط احکام شریعت اقتضا می‌کرده که این مسافت در همین مقدار بماند. شکل زندگی و شکل مسافرت‌ها تا قبل از دویست سال اخیر همان حکم را اقتضا می‌کرده که مسافت شرعی مطابق با عرف و مطابق با الفاظ روایات و قرآن باشد.

اما همه محققین در فقه قائلند که فقه اسلام فقهی است که مطابق با زمان و مکان پاسخ‌گوست؛ و یک انعطاف خاصی در منابع وحیانی وجود دارد و این انعطاف توسط خود اولیاء دین، پیامبر اکرم و اهل‌بیت عصمت (علیهم السلام) و عقل قابل قبول است. این انعطاف به معنای تغییر اصول، بدای باطل و به معنا نسخ نیست بلکه در قالب تغییر موضوع مورد بحث قرار می‌گیرد.

موضوع سفر شرعی در زمان معصوم (علیه ‌السلام) و بعد از آن تا حدود دوازده، سیزده قرن این بوده و حالا این موضوع عوض شده و پس بالتبع حکم هم می‌تواند عوض شود.

عرض بنده در همین حد باشد که این مسئله گفتنی است. یعنی این شیوه برداشت حکم شرعی در مورد مسافت شرعی قابلیت طرح و ارائه دارد و نهایتاً مخالف با مشهور است. کسی که می‌خواهد فتوی بدهد باید هزینه مخالفت با مشهور را بپردازد. ما در مقام افتاء نیستیم و می‌خواهیم بحثی به‌روز و پژوهش‌محور مطرح کنیم.

یقیناً در قرآن کریم نمی‌توانیم خیلی توقف کنیم و بخواهیم همه زوایای بحث را از قرآن استخراج‌کنیم. «وَ إِذا ضَرَبْتُمْ فِی الْأَرْضِ فَلَیسَ عَلَیکمْ جُناحٌ آن تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلاةِ آن خِفْتُمْ آن یفْتِنَکمُ الَّذینَ کفَرُوا آن الْکافِرینَ کانُوا لَکمْ عَدُوًّا مُبینا (النساء: 101).

کلمه ضرب فی الارض می‌تواند مؤید نظریه جدید باشد. این ضرب فی الارض با ملاحظه زمان و قرائن دیگری که در کنار این آیه وجود دارد، از قبیل مسئله خوف، مسئله سختی و مشقت اینها می‌تواند مؤیّد باشند. لکن چون تفسیر فروع فقهیة در روایات آمده است، روایات به‌عنوان ثقل اصغر، بازوی قدرتمندی است برای ثقل اکبر.

همه روایات را پس از بررسی‌های فراوان در قالب دوازده، سیزده طایفه دسته‌بندی کردیم، لکن امروز خلاصه‌اش را در ضمن دو طایفه مطرح می‌کنیم.

طایفه اول روایاتی‌اند که می‌گویند مسافت شرعی برای یک سفری که نماز شکسته می‌شود و روزه افطار می‌شود، هشت فرسخ است و یا دو برید است. به تعبیر دیگر روایاتی که تحدید مسافت را با مقیاس‌های متری و مسافت جغرافیایی تعیین کرده‌اند.

طایفه دوم که معتمد و مرکز این نظریه جدید است، روایاتی‌اند که مسافت شرعی را و تحدید مسافت را در "مسیرة یومٍ" آن هم با قید بیاض یومٍ تعریف می‌کنند. با ملاحظه این دو طایفه و مباحث پیرامون این دو طایفه و سیزده طایفه، بعد از دقت‌هایی که انجام گرفت به این نتیجه رسیدیم که روایات طایفه اول فرع‌اند و روایات طائفه دوم اصل است. روایات اول جایگاه اماره‌ای و توضیحی و تبیینی دارند، اما روایات طایفه دوم جایگاه اصل، مبنا، ملاک و میزان را دارند.

ملاک در باب تحدید مسافت شرعی زمان است، مسیرة یومٍ. و برای ترجیح این بیان و ترجیح اینکه طایفه دوم اصل و طائفه دوم اماره و فرع‌اند و به عبارت اخری طایفه دوم تأسیس‌اند و جنبه مولویت دارند و طائفه اول توضیح و ارشاد. مرجحاتی که از آن‌ها استفاده می‌شود:

  1.  مسیرة یومٍ هوالاصل فی المسافة و التقدیر بالبریدین توضیح له و قد یرجع المسافة الی مسیرة یومٍ ببیان المعصوم. مرجح اول اینکه وقتی راوی متحیر می‌شود بین هشت فرسخ و بریدین یا ذراع، امام آن را رجوع می‌دهند به مسیرة یومٍ.
  2. دلالة النصّ اقوی من البریدین. برخی تصریح کرده‌اند که نصوصی که مسیرة یوم را دلالت می‌کنند قوی‌تر است از روایاتی که ثمانیة فراسخ یا بریدن را اشاره می‌کنند.
  3. لم یجئ فی الروایات دالّ بالبریدین. شما هر جا بنگرید پیدا نمی‌کنید که امام معصوم (علیه‌السلام) بریدین را توضیح بدهد، یا ذراع را مشخص کند که چقدر است.
  4. مقدار بریدین بین نصوص و فتاوی مختلف است. مقدار البریدین وقع محل الخلاف بین النصوص والفتاوی. و قد صنّف فی بیان التقدیر السید سعید جمال الدین احمد بن طاووس کتاب منفرد فی تقدیر الفراسخ. این شخصیت برای تعیین مسافت فراسخ کتابی نوشته است و انچه که در آخر تحویل می‌دهد مخالف مشهور است در تعیین مسافت جغرافیای.
  5. اصلی که علامه حلی رضوان الله تعالی علیه و غیر علامه تأسیس کرده‌اند مسیرة یوم است. یعنی پشتوانه برای فصل الخطاب می‌بینیم که مسیرة یوم مشکل را حل می‌کند.
  6. قد استدل العلامه فی تذکره بان المسافة تعتبر بمسیرة الیوم للابل السیر العام. مسافت با حرکت و سیر یک روز با شتر عمومی که حرکت معتدل دارد و حرکت عامه حرکت‌های مسافرتی است.
  7. أنّ الیوم اقرب الی فهم الاکثر بخلاف الفراسخ. یوم را عرف بهتر می‌فهمد تا فرسخ. این‌ها را همه را با هم ببینید.
  8. أنّ مسیرة یومٍ اضبط، سیر مسیرة یوم به اندازه یک روز مضبوط‌تر است، کما صرّح به صاحب المدارک فی شرح الشرایع مرحوم سید محمد موسوی عاملی.
  9. کلام الاصحاب فی تبیین جزئیات المسافة مثل المیل مضطرب، که چند میل است یا چند صد میل است
  10. أنّ اللغة التی هی اساس تعیین مسافة فی مقدار المسافة و الذراع والمیل مختلف. خود لغت هم در بحث فرسخ و میل و ذراع همینطور اختلاف دارد. بعضی از اهل لغت فرسخ را می‌گویند دوازده هزار ذراع و بعضی می‌گویند هفده هزار ذراع. این اختلاف در تعیین مسافت جغرافیائی متراژی کار را سخت می‌کند. آیا واقعاً شریعت می‌خواسته ما را به این زحمات بیندازد؟!
  11. از نظر متأخرین می‌دانید که بین چهل تا چهل و هشت کیلومتر اختلاف دارند با هم. مسافت شرعی چهل کیلومتر است امتدادی و یا تلفیقی
  12. قد وقع فی الراویة ان الثمانیة فراسخ، معلّل بمسیرة یومٍ. امام رضا (علیه السلام) وقتی می‌خواهد به ثمانیة فراسخ بها بدهد معللش می‌کنند به مسیرة یوم {لانّ الثمانیة فراسخ مسیرة یوم للعامّة}؛ پس مسیرة یوم در ناحیه علت و موضوع است و علت مقدم بر معلول است.

بعد مسئله تسهیل و ساده بودن شریعت و توجه به امت مرحومه که در امم سابقه نبوده که در سفر بخواهند از عبادتشان کاسته شود و این از لوازم امّت مرحومه است.

در نتیجه میانگین مدت زمان بین طلوع آفتاب تا غروب افتاب در طول سال می‌شود 10 ساعت. مرکب عادی هم در امروزه همین وسایل حمل و نقل عمومی از قبیل اتوبوس است. با لحاظ حرکت کاروانی اتوبوس و احتساب زمان توقف بین راه در آن 10 ساعت _والبته سرعت عادی و قانونی_  می‌شود حدود 700 کیلومتر.

این نظریه به‌‌عنوان ارائه بحث و نه به‌عنوان یک نظریه قطعی زمینه مطرح شدن دارد. نهایتاً محققینی مثل شما جوان‌ها باید تحقیق کنید و در نهایت نقد و یا اثبات کنید. و صلّ الله علی محمد وال محمد.

 


maleki.jpg